معنی ماه چهارم سال قمری
حل جدول
ربیعالثانی
سال چهارم سال قمری
ربیعالثانی
ماه یازدهم سال قمری
ذوالقعده
ماه سوم سال قمری
ربیعالاول
ماه پنجم سال قمری
جمادیالاول
ماه ششم سال قمری
جمادیالثانی
لغت نامه دهخدا
سال قمری. [ل ِ ق َ م َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) اما سال اصطلاحی آن است که بنهادن مردمان که دوازده بار چند ماه طبیعی است و اندازه ٔ وی سیصد و پنجاه و چهار روز است و پنجیک روز شش یک او جمله کرده و این یازده تیربود اگر شباروزی سی تیر بود و این سال قمری خوانند. (التفهیم ص 221). رجوع به سال طبیعی و سال شود.
واژه پیشنهادی
فرهنگ فارسی هوشیار
سال ماهی
فارسی به عربی
سحر
فارسی به آلمانی
Monat (m)
فرهنگ عمید
محاسبهشده براساس گردش انتقالی ماه: سال قمری،
معادل ابجد
736